فشار روز افزون و شدت صحنه رقابت جهانی در محیط کسب و کار که به صورت مداوم در حال تغییر است، ضرورت واکنش های مناسب سازمان ها و شرکت های تولیدی صنعتی را دو چندان کرده است. کسب و کارها و نهادهای کنونی که برای کسب و حفظ جایگاه خود در عرصه ملی و جهانی تلاش می کنند، به بهره مندی از الگو های مناسب نیاز دارند که یکی از این الگو ها مدیریت زنجیره تامین می باشد که در راستای تحقق مزیت های رقابتی به کار گرفته می شود.
بنابراین می توان گفت که مدیریت زنجیره تامین تاکید بسیاری بر انطباق پذیری و انعطاف پذیری شرکت ها دارد که این زنجیره دارای قابلیت واکنش و پاسخ اثر بخش به تغییرات بازار می باشد.
مدیریت زنجیره تامین چیست؟
برای اینکه یک کالای خاص تولید شود و در اختیار مشتری قرار بگیرد یا یک خدمت مشخص توسط سازمانی ارئه شود، فرایند مشخصی باید طی شود. این مسیر، که به آن زنجیره تامین (Supply Chain) میگویند، تامین مواد اولیه از تامینکننده(ها)، تولید، تحویل به مشتری و خدمات پس از فروش را شامل میشود. همچنین به همه فرایندهایی که این زنجیره را تسهیل یا به بهبود آن کمک میکند، مدیریت زنجیره تامین (SCM= Supply Chain Management) گفته میشود.
مدیریت زنجیره تامین فعالیتهای مربوط به عرضه کالا را ساده میکند، رضایت مشتری را افزایش میدهد و از مزیتهای رقابتی برای یک کسب و کار محسوب میشود. مدیریت زنجیره تامین به زبان ساده، شبکهای از افراد، کسب و کارها، منابع، تکنولوژی و دانش تخصصی است که به شیوهای منسجم در جهت تولید، توزیع و فروش محصولات همکاری میکنند.
ساختار زنجیره تامین معمولا با تولیدکنندگان مواد اولیه آغاز و عرضه محصول نهایی توسط انواع خرده فروشی به مشتریان به اتمام میرسد. هر کدام از اجرای زنجیره تامین هزینههایی را برای یک کسبوکار به دنبال دارد. بنابراین طبیعی است که یک زنجیره تامین بهینه، باعث کاهش اتلاف منابع و هزینههای اضافه میشود.
زنجیره تامین زمانی آغاز به کار میکند که تولیدکننده سفارشی را مشتری دریافت کند. بنابراین، کارکردهای اساسی آن شامل توسعه محصول، بازاریابی، فروش، عملیات ت، شبکه های توزیع، امور مالی و خدمات مشتری است. نهادهای درگیر در زنجیره تامین شامل تولیدکنندگان، فروشندگان، انبارها، شرکتهای حملونقل، مراکز توزیع و پخش مویرگی و خرده فروشان هستند.
اعمال انجام شده در زنجیره تامین:
زنجیره تامین در واقع یعنی تمامی کارها و اعمالی که باعث می شوند مواد اولیه به کالای نهایی تبدیل شوند و به دست مشتری نهایی برسند که شامل موارد زیر می شود:
- تامین مواد اولیه
- حمل و جا به جایی مواد اولیه
- انبار کردن مواد
- استفاده از مواد برای تولید کالا
- توزیع کالا های تولید شده
- رسیدن کالا به دست مصرف کننده نهایی
مدیریت زنجیره تامین چه اهمیتی دارد؟
اغلب کسب و کارهای موفق برای کاهش هزینههای اضافی سازمان، تحویل سریعتر محصولات و بهینهسازی فرایندهای این میان، از مدیریت زنجیره تامین استفاده میکنند. اگر ساختار زنجیره تامین تولیدکننده بهدرستی کار کند و بهینه شده باشد، میتواند بهموقع و سر بزنگاه، قفسههای خالی خردهفروشیهای در ارتباط با کسب و کارش را پر کند و در این مسیر، رقبایش را یکبهیک کنار بزند.
هدف نهایی مدیریت زنجیره تامین، به تحویل محصول به مشتری محدود نمیشود؛ بلکه تمامی فعالیتهای قبل، حین و بعد از تحویل باید در SCM مورد توجه و رسیدگی قرار بگیرند. ضعف در مدیریت زنجیره تامین میتواند به خلف وعده، تاخیر، کاهش کیفیت و در ادامه آسیب به اعتماد و وفاداری مشتری منجر شود. البته این موارد بدترین اتفاق ممکن نیست، سوء مدیریت زنجیره تامین ممکن است حتی مشکلات قانونی برای یک کسب و کار به وجود بیاورد.
پیشنهاد می کنیم، مقاله حسابداری استارت آپ ها را مطالعه کنیم
بخش های اصلی مدیریت زنجیره تامین:
مدیریت زنجیره تامین دارای 5 بخش اصلی زیر می باشد:
برنامه ریزی: این بخش، به بخش استراتژیک مدیریت زنجیره تامین معروف می باشد که وظیفه آن پیاده سازی مجموعه مقیاس ها است به طوری که بهینه، با کیفیت و به صرفه باشد و نیاز مشتری را مرتفع نماید.
منابع: انتخاب تامین کنندگان محصولات و خدمات مورد نیاز.
تولید: برنامه ریزی برای فعالیت های لازم به منظور تولید کنترل کیفی، بسته بندی و آماده سازی برای ارسال مرسوله.
ارسال: وظیفه صفر تا صد هماهنگی سفارشات مشتریان را به عهده دارد که به آن تدارکات می گویند.
ارجاع: برای مرجوع ساختن کالا های معیوب و تولید از طرف مشتریان تشکیل شده است که برای مرتفع ساختن اشکالات سیستم می باشد.
اصول مدیریت زنجیره تامین:
به طور کلی می توان برای اصول مدیریت زنجیره تامین را 7 اصل زیر معرفی کرد:
اصل 1: تقسیم بندی مشتریان بر اساس نیاز های آنها
اصل 2: سفارشی سازی شبکه لجستیک مطابق با نیاز های مشتریان
اصل 3: ارزیابی سیگنال های بازار و تنظیم میزان تقاضا به منظور تخصیص بهینه منابع
اصل 4: ایجاد دسترسی آسان مشتری به محصول به منظور سرعت بخشیدن به فروش
اصل 5: مدیریت منابع به منظور کاهش هزینه خرید مواد اولیه و خدمات
اصل 6: توسعه زنجیره با استفاده از تکنولوژی روز، به منظور پشتیبانی از سطوح مختلف
اصل 7: ارزیابی و سنجش کانال های عرضه به منظور کسب موفقیت و اثر بخشی در فرآیند مورد نظر
ساختار و اجزای زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین بر 4 عنصر اصلی تکیه میکند: ادغام، عملیات، خرید و توزیع. هر یک از این اجزای زنجیره تامین اهمیت خاص خودشان را دارند و لازم است بهخوبی پیش بروند تا موفقیت کسب و کار را تضمین کنند:
- ادغام (Integration): یکی از اجزای مدیریت زنجیره تامین، برقراری ارتباط موثر و همکاری سازنده میان طرفین یک استراتژی تجاری است. این ارتباط خطاها را به حداقل میرساند و در هزینههای کسب و کار صرفهجویی میکند. ادغام بخشهای مختلف، تخصصهای متنوع را ترکیب میکند و تیمهای همکاری موثر را میسازد. همه این اقدامات به کارآمدی بیشتر عملکرد مدیران کمک و نظارت بر عملیات کلی تیم را ساده میکند. در نتیجه، نقاط ضعف سازمان نیز بهتر و راحتتر قابل شناسایی خواهد بود.
- عملیات (Operations): بخش عملیاتی به نظارت بر کار کارمندان و اطمینان از پیشبرد اهداف طبق برنامهریزی اشاره دارد. مدیران باید با ارزیابی دائمی فرآیندها به این یقین برسند که مراحل مختلف زنجیره در مسیر خود در جریان است و با ارزیابی دائمی فرآیندها، بخشهای کارآمد را تشخیص بدهند و نیروهای انسانی را بهشکل سازندهتری به کار بگیرند.
- خرید (Purchasing): پیش از خرید مواد اولیه از تامینکنندگان باید بررسی کنید به چه موادی نیاز دارید؟ چقدر؟ از کدام تامینکنندگان میخواهید این مواد را تامین کنید؟ با چه کیفیت هزینهای؟ البته این بررسیها محدود به مواد اولیه نمیشود و درباره ماشینآلات، ابزارها، تجهیزات و استخدام نیروهای انسانی نیز به پاسخ این پرسشها نیاز دارید. اگر سازمان در هر کدام از این موضوعات با کمبود مواجه شود، ممکن است فرایند تولید با تاخیر انجام شده و روی اعتبار کسب و کار تاثیرات جبران ناپذیری بگذارد. از سوی دیگر، تامین بیش از حد ممکن است فراتر از توانایی و بودجه سازمان باشد و مشکلاتی از نوع دیگر به بار بیاورد.
- توزیع و تحویل (Distribution): دریافت کالا توسط مشتری و چالشهای آن، مرحله نهایی ساختار زنجیره تامین است. تفاوتی ندارد که دریافت از قفسههای فروشگاه باشد یا با ارسال مستقیم! برای اینکه به بهترین شکل انجام شود و رضایت مشتری را جلب کند، به برنامهریزی مناسب نیاز است. در همه این مراحل و خصوصا همین مرحله آخر، یک نرمافزار تدارکات مناسب بسیار کمککننده خواهد بود.
عوامل ایجاد مدیریت زنجیره تامین:
سه عامل اصلی که باعث شدند تا مدیران موضوع مدیریت زنجیره تامین را به صورت جدی دنبال کنند، عبارتند از:
- انقلاب اطلاعات
- تقاضای مشتریان در جهت خرید محصولات وخدمات با کیفیت با هزینه کمتر
- ضرورت ایجاد ساختاری جدید در روابط بین سازمانی
فرآیند های اصلی زنجیره تامین:
مدیریت زنجیره تامین دارای سه فرآیند اصلی است که عبارتند از:
- مدیریت اطلاعات: در بر دارنده تمامی اطلاعات لازم.
- مدیریت لجستیک: شامل تمامی فعالیت های فیزیکی از تهیه مواد اولیه تا انتهای تحویل به مصرف کننده.
- مدیریت روابط: مهم ترین مبحث در زنجیره تامین.
مشکلات زنجیره تامین:
- تعدد مراکز تصمیم گیری
- عدم اطمینان
- عدم هماهنگی
- ذخیره فریبنده
پیشنهاد می کنیم، مقاله مدیریت ارتباط با مشتری را مطالعه کنیم
اصول مدیریت زنجیره تامین چیست
مدیریت زنجیره تامین آنقدر برای کسبوکارها اهمیت دارد که اگر حین آن چالشهای غیرمنتظره رخ بدهد، احتمال شکست نسبی یا کلی یک کسب و کار وجود دارد. این اتفاق آثار جبرانناپذیری بر روی مشتری و تولیدکننده خواهد داشت. بنابراین برای مدیریت بحران و کاهش ریسک، اصول مدیریت زنجیره تامین ارائه شده است که طی 7 مورد آنها را بررسی میکنیم:
- نظارت دائمی بر موجودی را امکانپذیر کنید: سیستمی برای کسب و کار خود ایجاد کنید که بتوانید بهصورت لحظهای، به سراسر زنجیره تامین و شبکه توزیع، از تامینکنندگان تا مشتریان، دسترسی داشته باشید. به کارمندان خود آموزشهای لازم و کافی را برای بهروزرسانی این سیستم بدهید و آنها را در رابطه با اهمیت این کار کاملا توجیه کنید. هر تراکنشی که انجام میشود، باید در لحظه ثبت شده و سود و زیان آن نیز در سیستم محاسبه شود.
- عرضه تا تقاضا را بهعنوان یک روند تحت نظر بگیرید و مدیریت کنید: یک محصول در حالت ایدهآل حرکتی مستقیم و متعادل، از تولیدکننده تا مشتری را طی میکند. هر فروشگاه، مقادیر مورد نیازی از محصول را با توجه به پیشبینیهای خود تهیه کرده و در انبار ذخیره میکند. این فرایند را برای همه خردهفروشیهای طرف قرارداد خود در نظر بگیرید و مطابق با آن برنامهریزی کنید. برای بهبود نحوه تحویل محصول، تحویلهای مکرر و کوچک را در نظر بگیرید نه انتقال محصولات بزرگ اما در تعداد کم را؛ این کار نوعی تعادل را در نقل و انتقالات شما ایجاد میکند.
- سرعت و دقت سیستم را در برنامهریزی در نظر بگیرید: به فرایند اقدام به تولید یک محصول تا خریداری توسط مشتری، زمان واکنش زنجیره تامین گفته میشود. هرچه این متغیر بیشتر باشد، پیشبینی نیاز به تولید بیشتر تا توقف تولید با مشکلات بزرگتری روبرو خواهد شد. در مقابل، اگر از نرمافزارهای تدارکات و لجستیک بهروز، سالم و سریعتری استفاده کنید؛ مشکلات فرایند بهسرعت قابل شناسایی خواهند بود.
- تجزیه و تحلیل دادهها بهتر است لحظهای انجام شود: اگر تجزیه و تحلیل دادهها بلادرنگ انجام شود، امکان اندازهگیری نوسانات در تقاضا به وجود میآید. در واقع، همه محصولات با سرعت یکسانی به فروش نمیرسند! بعضی محصولات سرعت مصرف ثابتی دارند و بعضی از آنها اوج و فرودهای فصلی را تجربه میکنند. مدیریت عرضه و تقاضا به تجزیه و تحلیل لحظهای نیاز دارد تا محصولات را بر اساس نوسانات فروش آنها شناسایی و دستهبندی و از این اطلاعات، در برنامهریزی زنجیره تامین استفاده کند.
اقدامات لازم برای مقابله با شلاق چرمی:
- اقدامات متقابل دسته بندی سفارشات
- اقدام متقابل به بازی کمبود
- اقدام متقابل قیمت های نوسانی
- اقدام متقابل عدم دقت در پیش بینی تقاضا
- سیاست های مستقل بازگشتی
- کاهش عدم قطعیت
- متمرکز کردن اطلاعات تقاضا
- کاهش نوسان تقاضا
- قیمت های پایین روزانه
- کاهش زمان های تحویل سفارش و زمان تحویل اطلاعات
- آسان سازی دسترسی و تقسیم اطلاعات
- تغییر و تقسیم نقش ها
ضعف ها و مشکلات زنجیره تامین کالا در ایران:
- عدم هماهنگی در درون وزارت خانه ها
- عدم هماهنگی بین وزارت خانه ها
- عدم هماهنگی در سطح ملی
- عدم هماهنگی در کشور ما با سایر کشور ها
- مشکلات حمل و نقل بار و امکانات مناسب برای پایانه های بار
- عدم توجه مناسب به فرآیند بسته بندی
- کمبود متخصصان علم لجستیک در کشور
- عدم هماهنگی بین اجزای زنجیره
- عدم دسترسی به آمار صحیح و قابل اعتماد
- مقاومت در برابر تغییرات
- سیستمی متشکل از عدم اعتماد دو طرفه
- درک ضعیف از اقتصاد بازار
انواع زنجیره تامین
در حالت کلی، دو نوع زنجیر تامین حلقه بسته و زنجیره تامین حلقه باز وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها میپردازیم:
زنجیره تامین حلقه بسته (Closed-Loop Supply Chain = CLSC)
در این نوع از انواع زنجیره تامین، مواد و منابع به زنجیره تولید سازمان باز میگردند و دوباره مورد استفاده قرار میگیرند. این کار، بهجای دور انداختن زبالهها انجام میشود و هدف آن طراحی یک سیستم پایدار است که ضایعات را به حداقل یا نزدیک به صفر برساند. اغلب صنایع غذایی، فستفودها و تولید و پخش نوشیدنیها از این دسته هستند.
زنجیره تامین حلقه باز (Opened-Loop Supply Chain = OLSC)
وقتی در یک سازمان، محصولات استفاده شده به شرکت اصلی باز نمیگردد و توسط یک شرکت دیگر بازیافت میشود و مورد استفاده قرار میگیرد، زنجیره تامین آن را حلقه باز مینامیم. در چنین ساختاری، محصولاتی که به مواد خام تبدیل شده است، در تولید مواد دیگر به کار گرفته میشود. برای مثال کفشهای فرسوده برند نایکی (Nike)، بهعنوان الیاف استفاده میشوند. تفاوت زنجیره تامین حلقه باز و حلقه بسته، این است که محصولات استفاده شده و بازیافتی، به شرکت اصلی باز میگردد یا در یک سازمان دیگر مورد استفاده قرار میگیرد.
پیشنهاد می کنیم، مقاله کشف تقلب را مطالعه کنیم