مقاله حاضر به مقایسه زیان رفاهی ناشی از مالیات حق الضرب و مالیات بر مصرف پرداخته است. مالیات حق-الضرب در قالب چاپ پول بیشتر و انتقال قدرت خرید از مردم به دولت مطرح می شود و مالیات بر مصرف به صورت افزایش سطح مخارج تعریف می شودکه باعث کاهش رفاه اقتصادی می شود. در این مطالعه با استفاده از یک الگوی رشد درون زا، ساختاری به منظور مقایسه و ارزیابی اثرات رفاهی این دو سیاست مالیاتی فراهم آمده است که معیارهای مورد استفاده تغییرات در مصرف بخش خصوصی و زمان استراحت می باشد. با استفاده از داده های سری زمانی فصلی دوره 1390-1369ش، نتایج مطالعه نشان می دهد که در بلندمدت مالیات حق الضرب نسبت به مالیات بر مصرف باعث کاهش بیشتر مصرف و رفاه اقتصادی می شود. همچنین، شبیه سازی الگو نیز نشان می دهد مالیات حق الضرب نوسان بیشتری در متغیرها ایجاد کرده و تغییرات رفاهی بیشتری به همراه دارد.
تعریف مالیات حق الضرب:
هنگامی که ارزش پولی که دولت چاپ میکند بیشتر از هزینه تولید آن باشد، این اختلاف به عنوان درآمدی برای دولت محسوب می شود. دولتها اغلب از این درآمد اغلب برای تأمین مالی بخش هایی از مخارج خود بدون نیاز به جمع آوری مالیات استفاده میکنند. برای مثال، اگر چاپ اسکناس 1 دلاری برای دولت ایالات متحده 5 سنت هزینه داشته باشد، حق الضرب این پول یا تفاوت بین این دو مقدار 95 سنت خواهد بود. حق الضرب به کشورها این اجازه را میدهد که با چاپ پول سود کنند.
در حالی که تعریف حق الضرب اغلب تفاوت بین هزینه چاپ ارز جدید و ارزش اسمی همان ارز است، این اصطلاح همچنین ممکن است به تعداد کالاها یا خدماتی که دولت می تواند از طریق چاپ اسکناس های جدید به دست آورد، اشاره کند.
پیشنهاد میشود مقاله تشکیل پرونده مالیاتی را مطالعه کنید
تجربه های بزرگ اقتصادی نشان داده، بالا بردن نرخ مالیات حق الضرب از ۵ درصد به ۳۵ درصد سبب کاهش میزان واقعی پول میشود و در این حالت مصرف، سرمایه، تولید و رفاه به یک اندازه پایین میآیند. در نتیجه با اجرایی کردن تأمین مالی هزینههای دولت از راه مالیات بر مصرف در حالت یکنواخت، یعنی در حالتی که مصرف و سرمایه با استفاده از اندازه واقعی پول محدود شوند، اجرائی کردن تأمین مالی هزینه های دولت از راه مالیات بر مصرف و بالا بردن نرخ مالیات بر مصرف از صفر به ۵ درصد سبب پایین آمدن توازن واقعی پول میشود.
در صورت اجرایی کردن طرح جایگزینی مالیات حق الضرب به جای مالیات بر مصرف و با پایین آمدن نرخ مالیات بر مصرف از ۵ درصد به صفر و بالا بردن نرخ مالیات حق الضرب از صفر به ۵ درصد سبب پایین آمدن توازن واقعی پول میشود. با در نظر گرفتن مدل خرید نقدی، مصرف و سرمایه به دلیل اندازه واقعی پول محدود میشوند، با پایین آمدن میزان واقعی پول، میزان مصرف، سرمایه، تولید و رفاه نیز پایین میآیند. با پایین آمدن توازن واقعی پول سطح مصرف، سرمایه، تولید و رفاه نیز پایین میآیند.
نتیجه گیری کلی این مقاله را میتوان بر دو فاصله زمانی مختلف تقسیم کرد:
- زمانی که سرمایه گذاری وابسته به پول نقد باشد و دولت بخواهد کسری بودجه خود را از راه مالیات حق الضرب تأمین مالی کند و این مالیات را به اجرا درآورد، در این صورت مخارج رفاهی آن یک دوره، پس از اجرایی کردن مالیات، هزینه نهایی آن بر دوش مردم گذاشته میشود.
- زمانی که سرمایه گذاری وابسته به پول نقد باشد و دولت بخواهد کسری بودجه خود را از راه مالیات بر مصرف تأمین کند و این مالیات را به اجرا در آورد، در این صورت مخارج رفاهی آن یک دوره، پیش از اجرایی کردن مالیات، هزینه نهایی آن بر دوش مردم گذاشته میشود.