حضور دولت ها از نظر کمی و کیفی در زمینه مسائل مختلف اقتصادی و اجتماعی، در روند تکامل بشر افزایش مداوم داشته است. از جهت دیگر، عملیات مالی و ساز و کارهای اقتصادی دولت ها، نقش غیرقابل انکاری در زندگی مردم دارد. در اقتصاد، نقش و عملکرد دولت ها درجات گوناگونی دارد و به هرمیزان این جایگاه افزایش یابد، ضرورت توجه به نظام مالی بیشتر می شود. در میان روش های مختلف کسب درآمد دولت ها، مالیات جزو اصلی ترین روش ها برای رسیدن به هدف های اجتماعی و اقتصادی دولت است.
نقش مالیات در اقتصاد:
نقش مهم و ویژه مالیات در اقتصاد قابل چشم پوشی نیست. مالیات، منبع درآمدی دولت در اکثر کشور های جهان محسوب می شود که صرف خدمات عمومی می شود. مطمئنا افزایش یا کاهش مالیات های تعیین شده بر فعالیت های مختلف اقتصادی، موجب محدودیت یا افزایش فعالیت آنان می شود.
جدای از این مسائل، در یک نگاه کلی می توان گفت مالیات می تواند به عنوان ابزاری برای سیاست گذاری اقتصادی مورد توجه دولت ها باشد .کشور ما ایران که به دلیل دارا بودن نفت، آن طور که باید به درآمد های مالیاتی توجه نمی کند اما همواره برنقش اساسی آن در اقتصاد تاکید و به دنبال راهکارهایی برای بهبود شرایط بوده و هست.
در ایران تا قبل از انقلاب، توجه جدی به مالیات و نقش ویژه آن نبود. اما پس از انقلاب اسلامی ایران، شرایط تغییر کرد و نگاه حکومت به سمت اهمیت بیشتر به بحث مالیات و استفاده از ظرفیت های آن بود. پس از انقلاب طبیعتا انتظار ها به سمتی بود که به تدریج اهداف و آموزه های اسلامی در امر اقتصاد نیز تجلی یافته و مورد استفاده قرار گیرد.
در این مقاله قصد داریم نظام مالیاتی کشور را با توجه به الگوی اسلامی مورد ارزیابی قرار دهیم.
از دیدگاه آدام اسمیت که یکی از اقتصاد دانان معروف مکتب کلاسیک است، چهار اصل به عنوان مبناهای یک نظام مالیاتی مناسب بیان می شود.
این موارد عبارت اند از:
- اصل عدالت و برابری که بر توزیع عادلانه بار مالیاتی در بین مردم تاکید دارد.
- اصل معین و مشخص بودن که می گوید باید منابع ، مبلغ و زمان پرداخت مالیات به طور دقیق مشخص باشد.
- اصل سهولت و یا سهل الوصول بودن که می گوید شرایط و نحوه پرداخت باید بر اساس توان طراحی شده باشد.
- در نهایت اصل صرفه جویی که می گوید هزینه جمع آوری مالیات باید به حداقل برسد.
نظام مالیات اسلامی انواع مختلفی دارد که در این میان به عنوان نمونه به خمس و زکات در قرآن نیز توجه شده است. خراج و جزیه نیز از مهم ترین موارد تامین کننده درآمد محسوب می شد که براساس منطقه های مختلف و زمان تغییراتی داشت. در نظام اسلامی ، مالیات ها ویژگی های مشترکی داشته اند که در ادامه به بررسی آن می پردازیم . یکی از موارد عبادی بودن است که به این معناست که پرداخت مالیات در دین اسلام عبادت محسوب و نوعی تکلیف الهی است . این موضوع باعث افزایش فرهنگ مالیاتی می شود.
ویژگی دیگر ، مالیات مستقیم است که به این معناست که درآمد دریافت شده، بر اساس ارزش تولید یا موارد وابسته تنظیم نمی شوند . این ویژگی باعث می شود به دلیل تعلق مالیات به مازاد اقتصادی، توزیع مجدد سود صورت گیرد. نسبی بودن مالیات در نظام مالیاتی اسلامی است. این ویژگی سبب می شود از اشخاص کم درآمد مالیات کم و از افراد با درامد بالا مالیات بالاتری اخذ شود که تعادل اقتصاد را نیز حفظ می کند. مالیات در نظام مالیاتی اسلامی ، مصارف معین دارند و ابتدا در محل جمع آوری براساس نیاز توزیع و سپس مازاد به مرکز فرستاده می شد . از نوع مصرف مالیات نیز پرداخت کنندگان به خوبی اگاه بودند.
مالیات بر شرکت ها
مورد دیگر و جالب توجه ، اعتماد به پرداخت کنندگان است. بدین صورت که اگر کسی می گفت مالیات به او تعلق نمی گیرد یا امثال آن، این سخن مورد توجه قرار می گرفت . این موضوع به ایجاد اعتماد متقابل بین حکومت و مردم پرداخت کننده مالیات منجر می شد. تشویق به سرمایه گذاری و گسترش کار ، ویژگی دیگر نظام مالیاتی اسلامی بوده است. یعنی وقتی فردی نسبت به توسعه کارخود اقدام می کرد ، زکات او نصف می شد و این گونه به سرمایه گذاری و گسترش کار کمک می شد.
ویژگی نهایی و مهم مالیات در اسلام نیز ، عادلانه بودن آن است ، موضوعی که به توازن نظام مالیاتی کمک می کند. با توجه به نکات ذکر شده ، نظام مالیاتی کشور اگر بخواهد الگوپذیری داشته باشد، باید تحول ویژه ای در خود ایجاد کند. برای مشخص شدن میزان تحقق شاخص های نظام مالیاتی، از روش های متعددی می توان بهره برد مثلا برای بررسی عادلانه بودن مالیات می توان بار مالیاتی را بررسی کرد. اگر بار مالیاتی و میزان توان پرداخت برابر باشد ، شیوه ی عادلانه ای است.
برای محاسبه میزان داوطلبانه بودن نیز می توان فرار مالیاتی را محاسبه کرد. به نظر می رسد مسئولان کشور می توانند با بررسی مجدد قوانین مربوطه و ایجاد شفافیت بیشتر و اعتماد عمومی، توفیق بیشتری در این زمینه داشته باشند.