اصل تطابق هزینه با درآمد یا به اختصار اصل تطابق یکی از اصول حسابداری تعهدی است که بیان میکند هزینهها باید بدون در نظر گرفتن زمان پرداخت در دورهای که به وقوع پیوسته، ثبت شود بر خلاف حسابداری نقدی که در آن هزینه در زمان پرداخت آن ثبت میشود. چنانچه نتوان رابطهای بین بهای تمام شده کالاهای مصرف شده و درآمد واحد تجاری یافت، چنین هزینههایی را در همان دورهای که مصرف شدهاند، ثبت میشود. به این ترتیب پیش پرداخت هزینه (مانند پیش پرداخت اجاره) تحت عنوان دارایی ثبت میشود و سپس در زمان تحقق هزینه (سپری شدن زمان اجاره) به حساب هزینه منظور میشود. اتخاذ چنین رویهای باعث میشود تا هزینههای یک دوره از درآمدهای همان دوره کسر شده و بنابراین محاسبه سود یک دوره مالی به صورت منطقی تری صورت پذیرد.
تطابق هزینه با درآمد:
اصل تطابق هزینهبا درآمد یکی از اصول مهم حسابداری تعهدی بوده که براساس اصل مذکور بدون در نظر گرفتن زمان پرداخت، هزینهها میبایست در دوره وقوع، ثبت گردند.
باتوجه به اینکه سود یا زیان یک رویداد مالی میبایست در همان دوره وقوع مشخص شود، با استفاده از اصل تطابق هزینه با درآمد بایستی درآمدها و هزینههای مرتبط با یک رویداد مالی بهصورت همزمان شناسایی گردند.
انواع اصول حسابداری:
اصول حسابداری دارای چهار نوع زیر می باشد:
- اصل بهای تمام شده
- اصل تحقق درآمد
- اصل افشای حقایق
- اصل تطابق هزینه ها با درآمد ها
اصل تطابق هزینه ها با درآمد ها:
اصل تطابق هزینه با درآمد موجب میشود که هر واحد تجاری درآمدها و هزینههای مرتبط با یک رویداد مالی یا یک معامله را بصورت همزمان بررسی کند. این کار موجب میشود سود یا زیان یک معامله یا رویداد در همان دورهای که اتفاق میافتد، مشخص شود. اصل تطابق هزینه با درآمد، یکی از ارکان اصلی از مبانی حسابداری تعهدی میباشد.
در حقیقت، اصل تطابق شامل شناخت و اندازهگیری سود در حسابداری است. یعنی میتوان اینگونه بیان نمود که با تجزیه و تحلیل مخارج، مشخص میکنیم که آیا بین این اقلام و درآمدها، رابطهای وجود دارد یا نه؟ چنانچه از این دست رابطهها یافت شود، این مخارج، به عنوان هزینه تلقی شده و در مقابل درآمدهای همان دوره قرار میگیرند.
پیشنهاد میشود مقاله صورتهای مالی تلفیقی را مطالعه کنید
اصل افشای حقایق:
این اصل ایجاب می کند که تمامی اطلاعات مهم در خصوص رویداد ها و فعالیت های مالی شرکت مذکور، به صورت دقیق و درست افشا گردد. بر اساس این اصل، باید ثبت اطلاعات یه صورتی باشد که تمام اطلاعات مالی تاثیر گذار در تصمیم گیری استفاده کنندگان، افشا گردد.
نکته: اصل افشا می تواند در صورت های مالی صورت گیرد.
مبنای به کار گیری اصل تطابق هزینه با درآمد:
در به کارگیری اصل تطابق هزینه ها با درآمد، برای شناخت هزینه ها یکی از سه مبنای زیر مورد استفاده قرار می گیرد:
ارتباط مستقیم علت و معلولی:
یک حالت ایدهآل برای شناسایی هزینه زمانی محسوب میشود که یک رابطه مستقیم علت و معلولی بین هزینه و درآمد است یعنی وقوع هزینه و درآمد به صورت همزمان است.
از جمله بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینه حمل، هزینه کمسیون فروش و نمونههایی از این قبیل هزینهها میباشند.
به تمامی هزینههای مواد مصرفی و هزینههای مستقیم نیروی کار و … مرتبط با کالای فروش رفته بهای تمام شده کالای فروش رفته گفته میشود.
تخصیص منظم و منطقی هزینه ها:
در برخی موارد، مخارج انجام شده برای کسب درآمد، در چند دوره مالی مشارکت دارند و ارتباط بین آنها با درآمد های ایجاد شده را نمی توان بر اساس یک رابطه علت و معلولی تعیین کرد.
این گونه مخارج بر مبنای زمان و به روشی منظم و منطقی بین دوره هایی که منافع آن حاصل می گردد، سرشکن می شود. از جمله این هزینه ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
هزینه استهلاک دارایی های ثابت مشهود
هزینه سود تضمین شده (بهره) تسهیلات بلند مدت دریافتی
شناخت بلادرنگ هزینهها:
همانطور که در قسمت قبل گفته شد در برخی از موارد نمیشود میان هزینه و درآمد رابطهی علت و معلولی یافت. ممکن است برخی از این هزینهها دارای منافع آتی نباشند در این صورت باید این نوع مخارج بلادرنگ به عنوان هزینه محسوب شوند. هزینه تبلیغات نمونهای از این دسته هزینهها است.