نسبت سود خالص به فروش: این نسبت از تقسیم سود خاص بر فروش خالص به دست می آید و میزان بازدهی را به ازای هر ریال از فروش نشان می دهد. ضعف این نسبت آن است که بسیاری از هزینه ها همانند هزینه تامین مالی که در محاسبه سود خالص لحاظ شده اند ارتباطی به فعالیت فروش نداشته ولی در عدد نسبت ظاهر می شود.
میزان نسبت های سودآوری تحت تأثیر درآمدها، فروش و نرخ بازگشت سرمایه گذاری ها و غیره می باشد که با بررسی این موارد نسبت سود آوری به دست میآید. نسبت سودآوری شامل 6 قسمت می باشد.
1- نسبت سود ناخالص به فروش:
یکی از انواع نسبتهای سود آوری برای محاسبهی این نسبت کافی است تا میزان سود ناخالص شرکتها را بر میزان فروش آنها تقسیم کنیم. بدین ترتیب میتوانیم میزان حاشیه سود ناخالص را به شکل درصدی محاسبه کنیم و روند آن را در طول چند سال برای یک شرکت مقایسه کنیم و یا به مقایسهی بین شرکتهای مختلف بپردازیم. سود ناخالص همان میزان تفاوت درآمد فروش و هزینهی بهای تمام شدهی کالای فروش رفته برای یک شرکت است. طبیعتاً بالاتر بودن میزان این نسبت مطلوبیت بیشتری داشته و پایین بودن آن نشان از پرهزینه بودن تولیدات شرکت بنا به دلایل متعددی نظیر توانایی پایین در تأمین مواد اولیه به قیمتهای مناسب و یا اتخاذ سیاستهای نادرست قیمتی در بحث فروش است.
100 × فروش/سود ناخالص (قبل از کسر مالیات) = نسبت سود ناخالص به فروش
سود ناخالص : بهای تمام شدهی کالاهای فروخته شده را از مبلغ فروش شرکت کسر میکنیم.
بالا بودن این نسبت نشانه خوبی برای شرکت میباشد. یعنی این که شرکت کالاهای خود را بالاتر از قیمت تمام شده به فروش رسانده است.
رشد این نسبت نشان دهنده موفقیت شرکت در فروش و تولید ارزانتر کالا میباشد.
پایین بودن این نسبت شرکت را در شرایط نامناسبی از نظر رقابتی قرار میدهد.
2- نسبت سود عملیاتی:
نسبت حاشیه سود عملیاتی، از جمله نسبتهایی است که میزان بهرهوری و کارایی شرکت در زمینهی اصلی فعالیتش را تبیین میکند. برای محاسبهی این نسبت کافی است تا میزان سود عملیاتی را بر میزان فروش تقسیم کنیم. این نسبت بیانگر قدرت شرکت و مدیران آن در زمینهی فعالیت اصلیاش شرکت بوده و بالاتر بودن آن نکتهی مثبتی تلقی میشود. برای بهدستآوردن سود عملیاتی نیز کافی است تا هزینههای فروش، اداری و عمومی، هزینههای کاهش ارزش دریافتنیها و سایر هزینههای مربوط به فعالیت اصلی شرکت را از سود ناخالص کسر و سایر درآمدهای عملیاتی را به سود ناخالص اضافه کنیم. بالاتر بودن میزان سود عملیاتی و نسبت حاشیه سود آن میتواند شرکت را در مقابله با دورههای رکود اقتصادی، نسبت به رقبایش، توانمندتر کند. برای آشنایی بیشتر با این مفهوم میتوانید به مقالهی سود عملیاتی و حاشیهی سود عملیاتی مراجعه کنید.
فروش/سود عملیاتی = نسبت سود عملیاتی
3- نسبت بازده فروش:
نشان دهنده سود خالص ایجاد شده از هر یک ریال فروش میباشد که این نسبت مقیاس سودآوری شرکت است و هزینه تأمین مالی شرکت در این نسبت تأثیر دارد.
فروش ناخالص/سود ناخالص(سود ویژه قبل از مالیات) = نسبت بازده فروش
بالا بودن آن نشان دهنده بهبود عملیات شرکت میباشد.
به مرور زمان، به دلیل ورود رقبای جدید به بازار و خروج شرکت از انحصار کامل، باعث کاهش نسبت بازده فروش میشود.
4- نسبت بازده ارزش ویژه:
نشان دهندهی میزان سود خالص برای شرکت از هر یک ریال حقوق صاحبان سهام میباشد.
این نسبت بازدهی متعلق به صاحبان سهام است و از مهمترین نسبت های مالی میباشد، زیرا نتایج سرمایهگذاری صاحبان سرمایه را نشان میدهد.
در واقع بیان کننده میزان موفقیت شرکت در بالا بردن بازده سهامداران است.
حقوق صاحبان سهام مجموع سرمایهای که در اختیار شرکت قرار دارد میباشد.
100 × حقوق صاحبان سهام/(سود خالص – سود سهام ممتاز) = نسبت بازده ارزش ویژه
بالا بودن نسبت بازده ارزش ویژه، برای سهام داران شرکتها مطلوب میباشد.
5- بازده دارایی ها:
پس از تعریف و بیان نحوهی محاسبهی نسبتهای سودآوری که به شکل حاشیهای تعریف میشوند، به نسبتهای بازدهای میرسیم. همانطور که اشاره کردیم شرکتها برای تحقق سود با محدودیتهایی از منظر منابع مواجه هستند. نسبتهای بازدهی این محدودیتها را در نظر گرفته و مطابق با آنها عملکرد شرکتها را مقایسه میکنند. نسبت بازده داراییها که به ROA نیز معروف است میزان سود محقق شده بهازای هر واحد دارایی را تبیین میکند. برای این منظور کافی است میزان سود خالص را بر میزان داراییها تقسیم کرد.
نکتهی بسیار مهم در محاسبهی نسبتهای بازدهی توجه به تفاوت ماهیت اقلامی است که بر هم تقسیم شوند.
100 × متوسط دارایی/سود ناخالص = نسبت بازده دارایی
6- نسبت بازده سرمایه درگردش:
نشان دهنده میزان سود خالص(قبل از کسر مالیات) شرکت از سرمایه در گردش آن میباشد.
سرمایه در گردش/سود خالص = نسبت بازده سرمایه درگردش
رشد سود خالص موجب افزایش بازده سرمایه درگردش میشود.
این نسبت در ارزیابی شرکت برای افزایش فروش استفاده میشود.
سرمایه درگردش ارتباط مستقیمی با فروش، موجودیها، حسابهای دریافتی و وجوه نقد دارد.
نسبتهای سودآوری در ارزیابیهای کسب و کار از جمله بانکها، بورس، حسابداری مالی شرکتها و غیره استفاده میشود.
پیشنهاد میشود مقاله هزینه های مالی را مطالعه کنید
- نسبت های سودآوری
- نسبت های نقدینگی: این نسبتها قدرت شرکت را در پرداخت بدهی ها نشان میدهد.
- نسبت های فعالیت: جهت اندازه گیری کارآیی شرکت از نسبت های فعالیت استفاده میشود.
- نسبت های اهرمی: میزان بدهی و اهرم پرداخت آن را نشان می دهد.