تحلیل تکنیکال در برابر فاندامنتال

 

بحث بر سر مزایای نسبی تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندمنتال یا تحلیل تکنیکال یا همان تحلیل فنی بحثی بحث برانگیز است. سرمایه‌گذاران و معامله‌گران غالبا وقتی یکی را از این دو روش را انتخاب می‌کنند، معمولا از دیگری غافل می‌شوند اما در واقع ترکیب این دو است که می‌تواند در سرمایه‌گذاری در بورس و بازار سرمایه موثر باشد. 

 

پارت اول تحلیل تکنیکال در برابر پیش بینی های فاندامنتال:

هر دو روش تکنیکال و فاندامنتال همواره سعی بر حل یک مشکل واحد دارند و آن مشکل چیزی نیست جز پیش بینی اینکه قیمت ها تمایل دارند در چه جهتی حرکت کنند. در واقع آنها از دو راه متفاوت به یک مسئله واحد می پردازند. یک تحلیل گر فاندامنتال علت های تغییر قیمت را بررسی می کند حال آنکه یک تحلیلگر تکنیکال تأثیرات آن را به چالش می کشاند. تحلیلگر تکنیکال عقیده دارد که تغییرات قیمت تنها چیزی است که او نیاز دارد بداند و دانستن علت ها و دلایل این تغییرات لازم نیستند و در مقابل تحلیل گر فاندامنتال همواره به علت ها و دلایل تغییر قیمت می پردازد.

 

پارت دوم تحلیل تکنیکال در برابر پیش بینی های فاندامنتال:

بیشتر معامله گران خود را در یکی از دو دسته تحلیل گران فاندامنتال و یا تکنیکال طبقه بندی می کنند، در حقیقت این دو دسته نقاط مشترک زیادی دارند. خیلی از تحلیل گران فاندامنتال سعی دارند مقدماتی از تکنیکال را فرا بگیرند و همین طور بسیاری از تحلیل گران تکنیکی نیز تلاش می کنند حداقل اطلاعاتی از مسائل فاندامنتال داشته باشند. مشکل اصلی اینجاست که خیلی از اوقات علت ها و نمودارها با یکدیگر درگیر هستند. در بیشتر مواقع در ابتدای حرکت های مهم بازار، یک تحلیل گر فاندامنتال نمی تواند تعریف درستی برای تغییرات بازار ارایه دهد. در چنین لحظات بحرانی است که هر دو تحلیلگر تفاوت های زیادی را در برداشت هایشان در روند قیمت مشاهده می کنند و اغلب نیز همزمان با هم دلیل تغییرات را درک می کنند ولی گاها برای انجام هرگونه عکس العمل خیلی دیر شده است.

 

پارت سوم تحلیل تکنیکال در برابر پیش بینی های فاندامنتال :

این اختلافات ظاهری را شاید بتوان این گونه تشریح کرد که در واقع تغییرات قیمت باعث ایجاد دلایل پایه ای جدیدی می شود یعنی اینکه تغییر قیمت باعث می شود تا تحلیا گر فاندامنتال و فاکتورهای سنجش او حساس شوند و در حقیقت بازار دلایل جدیدی برای این تغییرات پیدا کند، در حالی که دلایل پایه ای قيلا تأثیر خود را بر قیست گذاشته اند و هم اکنون در بازار وجود دارند و در واقع قیمت ها در حال نشان دادن واکنش به دلایل پایه ای جدید هستند. خیلی از بازارها در گذشته با تغییرات بسیار کم و یا اصلا هیچ تغییری در قاندامتال شروع شده است و به مرور زمان وقتی که تغییرات دیده شده است روند جديد کاملا در مسیرش قرار گرفته است.

 

پارت چهارم تحلیل تکنیکال در برابر پیش بینی های فاندامنتال :

بعد از مدتی تحلیلگر تکنیکال با اعتماد به نفس بیشتری تغییرات را در نمودارها درک می کند و می خواند. یک تحلیلگر تکنیکال شاید تنها کسی باشد که در شرایطی که تغییرات بازار با خرد عمومی در تناقض است احساس آرامش می کند و حتی از چنین موقعیتی لذت می برد. او می داند که معامله گران بازار به زودی با اطلاعات جدیدی که همان دلایا منتظر چیزی نبوده است فاندامنتال جدید می باشد مواجه می شوند و شاید تنها او باشد که برای تصدیق محاسباتش منتظر چیزی نبوده است .

 

پارت پنجم تحلیل تکنیکال در برابر پیش بینی های فاندامنتال :

در تایید تحلیل تکنیکال می توان به وضوح دید که اعتقاد یک تحلیلگر تکنیکال به تحلیل هایش به مراتب بیشتر از یک تحلیلگر فاندامنتال می باشد. اگر یک معامله گر مجبور باشد یکی از این دو را به عنوان روش کار انتخاب کند منطق می گوید که تحلیل تکنیکال امکان رسیدن به موفقیتش بیشتر است. برای آنکه تحلیل تکنیکال در حقیقت تأثیر عوامل فاندامنتال را بررسی می کند و چون همیشه تأثیر فاندامنتال در روی قیمت لحاظ شده ها به طور حتم بررسی فاندامنتال کاری غیرضروری است. بررسی نمودار، میانبری است به بررسی عوامل فاندامنتال. ولی حالت عکس آن ممکن نیست. این امکان وجود دارد که بتوان در یک بازار مالی صرفا با دانش تکنیکال خرید و فروش انجام داد ولی تقریبا بعید به نظر می آید که شخصی بتواند صرفا براساس مسائل فاندامنتالی و عدم بررسی قسمت تکنیکی بازار خرید و فروش خیلی موفقی انجام دهد.

>

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش