بنگاه های اقتصادی مجموعه ای از منابع یا سازمان هایی هستند که کالا و خدمات مشخصی را ارائه و عرضه می کنند و آن ها را برای کسب سود می فروشند.
شناسایی رویدادها و ارزیابی ریسک
بررسی اقتصاد در دو سطح خرد و کلان بسیار متداول است. تمایز بین این دو سطح در شناخت عوامل ریسک اقتصادی بنگاه نیز بسیار مهم است. آنچه که در سطح خرد مطرح است بیشتر به مقوله تقاضا مربوط میشود که براساس اصول اقتصادی در نهایت قیمتها را میتواند تحت تاثیر قرار دهد. قیمت، تعیین میکند که چه کالا یا خدمتی میتواند موجب سودآوری بنگاه گردد. با توجه به این موضوع بنگاه اقدام به عرضه کرده و قیمتها را تحت تاثیر قرار میدهد. اما از منظر اقتصاد کلان عواملی چون اشتغال، تولید و سطح قیمتها از اهمیت برخوردار میباشند. بهعبارت دیگر اقتصاد کلان مباحثی همچون میزان کل مورد نیاز برای هر یک از عوامل تولید، تولید و درآمد کل، متوسط سطح قیمت یک محصول و میزان رشد تولید کل را در بر میگیرد.
مفاهیم تولید، درآمد و هزینه، نماگرهای اصلی عملکرد کل اقتصاد یک کشور هستند. سرجمع تولید کلیه بنگاهها، کل تولید کشور را تشکیل میدهد. پرداخت بابت عوامل تولید، درآمد را مشخص مینماید. هنگامی که تولیدات فروخته میشوند، جامعه در ازای خرید آنها پول پرداخت میکند. میزان هزینه برابر با مبلغ مورد نیاز برای خرید تولید کل میباشد. میزان کل عوامل فوق باید برابر باشند. ارزش تولید برابر با درآمد ایجاد شده است، اگر فرض بر این باشد که کل درآمد مصرف گردد، در این صورت هزینه هم برابر با درآمد و با توجه به تعریف، برابر با تولید خواهد شد. در نهایت تولید ناخالص ملی معیار بسیار مهمی است که براساس متغیرهای فوق به دست میآید. تولید ناخالص داخلی یا درآمد ملی معادل ارزش تولید کل اقتصاد برای یک دوره یکساله است.
پیشنهاد می کنیم، مقاله کاهش ریسک در شرکتها را مطالعه کنید
مکاتب اقتصادی و نظریههای مصرف و سرمایهگذاری:
مکاتب نظری متفاوتی در زمینه سیاست اقتصادی وجود دارد. نظریه مصرف درآمد مطلق کینز و نظریه مصرف درآمد دائمی فریدمن دو مورد از نظریههای مهم مصرف میباشند. نظریه درآمد مطلق یکی از اولین نظریههای مصرف و سادهترین آنها میباشد.
این نظریه که توسط کینز مطرح شد، مصرف ملی در هر دوره را تابعی خطی از درآمد ملی همان دوره یا درآمد جاری در نظر میگیرد. بعد از جنگ جهانی دوم تابع مصرف کینز مورد انتقاد قرار گرفت و موجب شد که نظریههای مصرف دیگری وارد ادبیات اقتصاد جهان شوند. یکی از انتقادات اصلی به نظریه کینز این بود که به جز درآمد یک دوره، عوامل دیگری هم وجود دارند که مصرف را تحت تاثیر قرار میدهند. فریدمن معتقد است مصرف، برنامهای بلندمدت است و افراد هنگام تعیین مقدار مصرف خود، به متوسط درآمد در طول عمر خود توجه دارند. به عبارت دیگر مصرف تابعی از درآمد دائمی میباشد.
نسبت های کلیدی که نشان دهنده قدرت بنگاه اقتصادی اند:
- واردات خالص نسبت به منابع ارز خارجی
- مقدار بهره و بدهی های خارجی نسبت به صادرات
- افزایش و کاهش منابع ارزی
- میزان رشد یا رکود اقتصادی
آن چیزی که برای بانک ها و بنگاه های اقتصادی مهم است، توان مشتریان در به موقع پرداخت کردن تعهدات و بدهی های مالی خود می باشد.
دیدگاه بنگاه های اقتصادی نسبت به ریسک:
اکثر شرکت ها برای دادن اعتبار و خدمات به صنایع خاص و کشورهای دیگر، سقف معینی مشخص نمی کنند و مسئولان اعتبار دهی معمولا به اختیار و صلاح دید خودشان چارچوب هایی را برای این کار معین می کنند و بر اساس آن ها به مشتریان و متقاضیان، اعتبار و خدمات می دهند.
در این حالت چنان چه بنگاهی بخواهد به تعداد زیادی از مشتریان در صنایع مشابه وام و خدمات بدهد، مدیریت بنگاه باید دقت داشته باشد که در مجموع چقدر اعتبار به این صنعت ها می دهد تا در هنگام رکود صنعت های مورد نظر به دلیل مشکلات مشتریان در بازپرداخت وام ها ، خود به مشکلات مالی و ورشکستگی دچار نشود.
به عنوان مثال، تعداد زیادی از شرکت ها اقلام با ارزش خود را به مشتریان صنایعی که از یک روش معین و مطمئن برای پرداخت های خود استفاده نمی کنند، نمی فروشند.