در تعریف اقتصاد، اقتصاد علمی اجتماعی است که بررسی میکند اشخاص، دولتها، شرکت ها و کشورها چگونه برای تخصیص منابع کم خود جهت ارضای خواستههای نامحدودشان، دست به انتخاب میزنند. اقتصاد یک علم اجتماعی است و از یک کلمه یونانی به معنای مدیریت خانه، گرفته شده است. این رشته در علوم دانشگاهی و تدوین سیاستها محبوبیت گستردهای دارد و اخیراً درک مسائل اقتصادی برای همه اقشار جامعه و دولت ضرورت پیدا کرده است. با توجه به مسئله کمیابی، برای هر جامعهای حداقل سه سوال اساسی بدین شرح مطرح است که:
- چه کالاها و خدماتی تولید کنیم؟
- چگونه تولید کنیم؟
- برای چه کسی تولید کنیم؟ و یا به عبارت دیگر، چگونه توزیع کنیم؟
دلایل محبوبیت رشته اقتصاد
اخیراً درک مسائل اقتصادی برای همه اقشار جامعه، افراد، خانوارها، واحدهای تجاری، مؤسسات و همچنین دولتها کاملاً ضروری شده است. همه شما میخواهید ثروتمند شوند، داراییهایتان را بیشتر کنید و فعالیتهای تجاری خود را گسترش دهید، بازار و سایر دستگاههای اقتصادی را کنترل کرده و سودآوری داشته باشید.
همه شما میخواهید از موقعیت فعلی رشد کنید، درنتیجه به دلیل ماهیت فراگیر مسائل و مشکلات اقتصادی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر اقتصاد که در تعریف اقتصاد اشاره شد، قرار میگیرید. به همین دلیل است که میخواهید دانش خود را از مسائل اقتصادی بهروز کنید و از آن برای رفع خواستههای خود بهره ببرید. علاوه بر این، شما میخواهید حتی در شرایط نامطلوب رشد کنید یا حداقل در این شرایط زنده بمانید. پس باید ازنظر اقتصادی قویتر و بادوامتر شوید و نباید نسبت به این موضوع بیتفاوت باشید.
تعریف اقتصاد
هر جامعه ناگزیر از ایجاد یک نظام اقتصادی است تا توسط آن و به کمک ابزاری که در اختیار دارد، به سه سوال اساسی فوق پاسخ گوید. یعنی معین کند که:
سه سئوال اساسی :
1- چه چیزی تولید شود، یعنی از میان بسیاری کالاها و خدمات خواستنی، چه کالاها و خدماتی تولید شوند؟
نظام اقتصادی یک جامعه باید تعیین کند که چه مقدار از هر یک از کالاها و خدمات ممکن را با منابع محدودی که در اختیار دارد تولید کند. آیا امروز بهتر است دستمال کاغذی تولید کنیم یا پارچه، ماکارونی تولید کنیم یا فرش ماشینی؟ آیا منابع کمیاب را بیشتر برای تولید کالاهای مصرفی به کار گیریم (مانند دستمال کاغذی و ماکارونی) یا اینکه کالاهای مصرفی کمتری تولید کنیم و در عوض منابع را برای تولید کالاهای سرمایهای به خدمت بگیریم (نظیر ماشین آلات تولید کننده پارچه و فرش ماشینی) تا از این طریق، ظرفیتهای تولیدی افزایش یافته، امکان تولید و مصرف بیشتر را در آینده فراهم سازد.
2- چگونه تولید کنیم، یعنی چگونه نهادههای تولید را برای تولید این کالاها و خدمات به خدمت بگیریم؟
نظام اقتصادی جامعه باید تعیین کند که چه ترکیبی در تعریف اقتصاد از نهادههای تولید برای تولید هر کالا و خدمتی مناسبتر است. در کاخانه ایران خودرو، قطعات اتومبیل توسط کارگران به یکدیگر متصل میشوند، در حالی که میتوان به جای کارگران از ربات استفاده کرد. در باغهای مرکبات شمال پرتقال توسط کارگران با دست چیده میشود، اما میتوان همین کار را با ماشین و با تعداد کارگر بسیاری کمتری انجام داد، نظیر آنچه که در برخی کشورهای صنعتی غرب معمول است. کدام روش مناسبتر است؟ چه ترکیبی از نیروی کار و سرمایه را در تولید کالاها و خدمات باید به خدمت گرفت؟
3- برای چه کسی تولید کنیم، یعنی چه کسانی باید این کالاها و خدمات را دریافت کنند؟
همانطور که در تعریف اقتصاد توضیح دادیم، اینکه ثمره فعالیتهای اقتصادی در جوامع نصیب چه کسانی میشود، به طور معمول، به میزان درآمدی که هر یک از افراد آن جامعه کسب میکنند بستگی پیدا میکند. نظام اقتصادی جامعه باید معین کند که چه کسانی از درآمدهای بالا برخوردار باشند. به عنوان مثال، درآمدهای بالا باید نصیب کدام یک از اقشار جامعه، مانند معلمان، حقوقدانان، اقتصاددانان، پزشکان، مهندسان و بازرگانان شود؟ این نظام باید معین کند که آیا توزیع درآمد و ثروت در جامعه منصفانه است؟ آیا باید حداقل معیشت را برای فقرا هم تامین کرد؟ یا اینکه هر کس کاری نیافته باشد و یا نتواند کار کند، سهمی از درآمد جامعه نخواهد داشت؟
سه سوال اساسی اقتصاد، به خوبی این احساس را در شما ایجاد میکنند که اقتصاد چه مسائلی بحث میکند و نقش نظام اقتصادی در این رابطه چیست.
پیشنهاد می کنیم، مقاله کاهش پیامد اقتصادی را مطالعه کنید