یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر روی هزینۀ نهایی محصولات و خدمات، محاسبۀ نرخ جذب سربار است. سربار هزینه ای است که به راحتی نمیتوان آن را به قیمت نهایی محصول یا کالا اضافه کرد، زیرا به طور مستقیم در فرایند تولید محصول دخالت نداشته است.
هزینه هایی مثل پول آب و گاز و برق، بیمه، اجاره بهای محل تولید و… جزو هزینه های سربار به حساب میآیند.
هزینۀ سربار یک بار قبل از شروع دورۀ مالی محاسبه و در آن قیمت نهایی محصولات به طور تقریبی پیشبینی میشود و یک بار هم بعد از قطعی شدن هزینه ها که معمولاً مقارن با پایان دورۀ مالی است.
هزینه سربار چیست؟
هزینه سربار از عوامل مهم در تعیین بهای تمام شده محصولات است که در ساخت آنها دخالت مستقیمی ندارد. نمونه هایی از این هزینه عبارتند از:
- هزینه اجاره کارخانه
- هزینه استهلاک کارخانه
- بیمه اجتماعی سهم کارفرما
- حقوق سرپرستان
- هزینه سوخت کارخانه
- هزینه روشنایی کارخانه
زمان شناسایی هزینه های سربار
- قبل از شروع دوره مالی:هزینه های سربار یکبار قبل از شروع دوره مالی به منظور تعیین بهای تمام شده تقریبی محصولات برآورد میشود که سربار پیش بینی شده یا سربار برآوردی نامدارد.
- هنگام وقوع هزینهها: بعد از تحقق هزینهها یا در پایان دوره مالی که سربار واقعی نامدارد.
نرخ جذب سربار در حسابداری صنعتی چیست؟
نرخ جذب سربار در حسابداری صنعتی همان عددی است که به عنوان مبنای محاسبه کالا و خدمات نهایی مد نظر گرفته می شود. این عدد نتیجه پیش بینی کردن هزینه های سربار از شروع دوره مالی تا انتهای آن است.
عوامل مورد استفاده برای محاسبه نرخ جذب سربار در حسابداری صنعتی عبارتند از:
- سربار برآوردی ( بودجه شده )
- مبنای جذب هزینه های سربار ساخت
- سطح فعالیت انتخاب شده
مبانی جذب سربار ساخت چیست؟
سطح تولید را بر حسب هر یک از مبانی جذب سربار کارخانه میتوان بیان نمود. مبانی جذب سربار کارخانه به شرح زیر میباشد:
هزینه مواد مستقیم: هزینه مواد مستقیم با هزینه سربار کارخانه رابطه ای منطقی و طبق اصول خاص ندارد، پس از این گزینه نمی توان به عنوان مبنای محاسبه نرخ جذب سربار در حسابداری صنعتی استفاده کرد. در کل این گزینه برای مبنا قرار دادن جهت جذب کردن هزینه های سربار مناسب نیست.
- هزینه کار مستقیم: استفاده از این مبنا زمانی کاربرد دارد که بین هزینه کار مستقیم و هزینههای سربار کارخانه رابطهای باشد و نرخ های هر ساعت کار مستقیم در هر دایره تقریبا برابر باشد.
- ساعت کار مستقیم: از این مبنا زمانی میتوان استفاده نمود که رابطه مستقیمی بین ساعات کار مستقیم و هزینههای سربار کارخانه وجود داشتهباشد.
- ساعت کار ماشین آلات: در صورتی که ماشین آلات کارخانه کاملأ اتوماتیک باشند، ساعت کار ماشین مناسب ترین مبنا جهت جذب هزینههای سربار میباشد. برای اینکه بعضی از هزینههای سربار کارخانه مانند تعمیر و نگهداری و استهلاک ارتباط مستقیم به ساعت کار ماشین پیدا میکنند.
سربار واقعی: هزینههایی که در طول دوره مالی به صورت واقعی به مصرف رسیده است. همچنین کلیه هزینههایی که باید با انجام اصلاحات، در پایان دوره مالی به عنوان هزینههای سربار شناسایی و در حساب های مربوط به ثبت برسند.
طبقهبندی هزینههای سربار
دو نوع از رایج ترین روش های طبقه بندی به صورت زیر است :
- سربار مستقیم و سربار غیر مستقیم: سربار مستقیم، هزینههایی که مستقیمأ به دایره یا ماشین بخصوص ارتباط داشته باشند. مانند: هزینههای مربوط به یک دایره معین شامل : مواد سوختی ، هزینه سرپرستی ، دستمزد غیر مستقیم ، تعمیر ماشین آلات و … . سربار غیر مستقیم، هزینههایی که نمیتوان آنها را مستقیمأ به حساب یک دایره تولیدی یا خدماتی تخصیص داد. مانند هزینه برق، اجاره و… .
مهمترین هدف طبقهبندی هزینههای سربار به مستقیم و غیر مستقیم، تعیین سود آوری محصولات مختلف و مشخص کردن سهم هر دایره در سود مؤسسه میباشد. - سربار ثابت، سربار متغیر و سربار نیمه متغیر: این طبقه بنید با هدف رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده مدیران با تصمیم گیری در مورد حجم تولید، قیمت گذاری محصولات و کنترل هزینهها.
گروه بندی هزینههای سربار
- سربار ساخت (هزینههای عمومیکارخانه): در حساب کالای در جریان ساخت ثبت میشود. شامل هزینههای تولید ، به غیر از مواد خام و دستمزد مستقیم.
- سربار اداری و تشکیلاتی: جزء هزینههای دوره مالی است و به حساب سود و زیان انتقال مییابد.
- سربار توزیع و فروش: جزء هزینههای دوره مالی است و به حساب سود و زیان انتقال مییابد.
تفاوت سربار واقعی و سربار جذب شده
- سربار واقعی، یعنی هزینه غیر مستقیم ساخت که در طول دوره ایجاد شده است.
- سربار جذب شده ، مبلغ هزینه های غیر مستقیم که در طول دوره به محصولات تخصیص یافته است.
ثبت هزینههای واقعی سربار
هزینههای واقعی ساخت پس از وقوع به شکل روزانه در حسابی تحت عنوان کنترل سربار ساخت ثبت میشود. این حساب برای ثبت تمامی هزینههای غیر مستقیم ساخت مواد غیر مستقیم، دستمزد غیرمستقیم، استهلاک ماشین آلات تولید، اجاره ساختمان کارخانه، بیمه آتش سوزی کارخانه، آب و برق و گاز مصرفی کارخانه مورد استفاده قرار میگیرد.
حساب کنترل سربار ساخت( شامل هزینههای واقعی سربار) ****
حسابهای مختلف (مانند پیش پرداختها، بستانکاران و…) ****
حسابهای مختلف میتوانند بر حسب مورد وجوه نقد، پیشپرداختها، بستانکاران و استهلاک انباشته باشد.
ثبت سربار ساخت جذب شده
حساب کالای در جریان ساخت ****.
حساب سربار جذب شده ****.
حساب کنترل سربار ساخت
از این حساب به منظور ثبت هزینههای واقعی و هزینههای جذب شده سربار استفاده میشود. به این ترتیب که هزینههای واقعی سربار در بدهکار حساب کنترل سربار ساخت و هزینههای سربار جذب شده در بستانکار این حساب ثبت میشود.
در پایان دوره مالی ، مانده حساب کنترل سربار ساخت نشان دهنده اضافه یا کسر جذب سربار خواهد بود.
مشخص کردن اضافه یا کسر جذب سربار کارخانه
در پایان دوره مالی، هزینههای واقعی کارخانه به دوایر تولیدی و خدماتی تسهیم میشود. سپس هزینه دوایر خدماتی به دوایر تولیدی سرشکن میگردد. بنابراین مانده حساب کنترل سربار ساخت هر دایره تولیدی، نشان دهنده کسر یا اضافه جذب سربار همان دایره خواهد بود. به عبارتی بین سربار جذب شده و سربار واقعی همواره اختلافاتی وجود دارد که اصطلاحا اضافه یا کسر سربار نامدارد.
حجم مبنای واقعی * ( نرخ واقعی سربار- نرخ جذب سربار ) = اضافه یا کسر جذب سربار
یا
سربار جذب شده – سربار واقعی = کسر جذب سربار
سربار واقعی – سربار جذب شده = اضافه جذب سربار
ثبت اضافه جذب سربار ساخت
اگر سربار واقعی < سربار جذب شده ⟵ اضافه جذب سربار.
حساب کنترل سربار ساخت ****.
حساب کسر یا اضافه جذب سربار ****.
ثبت کسر جذب سربار ساخت
اگر سربار واقعی > سربار جذب شده ⟵ کسر جذب سربار.
حساب کسر یا اضافه جذب سربار ****.
حساب کنترل سربار ساخت ****.
تحلیل کسر یا جذب سربار
تحلیل کسر و جذب سربار یکی از کاربردیترین ابزار حسابداری صنعتی است. با تحلیل این موضوع میتوانید در تصمیمگیری کاهش و یا افزایش هزینههای کارخانه نقش مهمی ایفا کنید.
تجزیه تحلیل کاربردی اینچنین است که سربار جذب شده با سربار واقعی مقایسه میشود. چون ارقام واقعی هزینههای سربار و مبنای واقعی که برای جذب هزینههای سربار کارخانه به ندرت با برآوردهای استفادهشده در محاسبه نرخ جذب سربار برابر است.
اضافه یا کسر جذب سربار به این دلیل ایجاد میشود که نرخ واقعی سربار به ازای مبنای جذب سربار مثلا ساعت کار مستقیم بیشتر یا کمتر از نرخ جذب سربار برایر هر واحد از مبانی مزبور است. به عبارت دیگر عامل اصلی اضافه یا کسر جذب سربار تفاوت بین نرخ جذب سربار و نرخ واقعی سربار است .
بستن حساب کسر یا اضافه جذب سربار
این یک حساب موقت است، بنابراین، باید در پایان دوره مالی بسته شود.
االف) اگر مانده حساب کسر یا اضافه جذب سربار کارخانه مبلغ جزئی باشد، با حساب بهای تمام شده کالایفروش رفته، بسته میشود.
بستن حساب کسر یا اضافه جذب سربار بابت کسر جذب
حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته ****
حساب کسر یا اضافه جذب سربار کارخانه ****
بستن حساب کسر یا اضافه جذب سربار بابت اضافه جذب
حساب کسر یا اضافه جذب سربار ساخت ****
حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته ****
نکته: پس از بستن حساب کسر یا اضافه جذب سربار ساخت، بهای تمام شده کالای فروش رفته به بهای تمام شده واقعی تبدیل خواهد شد.
ب) اگر کسر یا اضافه جذب سربار ساخت، رقم قابل توجهی باشد، باید متناسب با موجودی کالای در جریان ساخت، موجودی کالای ساخته شده پایان دوره و قیمت تمام شده کالای فروش رفته، به این حسابها منتقل شود.
پیشنهاد می کنیم، مقاله هزینه سربار جذب نشده و مالیات را مطالعه کنید.
بروز اضافه یا کسر جذب سربار ناشی ناشی از چه عواملی است؟
- انحراف هزینه سربار: که هزینههای واقعی سربار ساخت و هزینههای برآوردی که در محاسبه نرخ جذب سربار منظور شده است، تفاوت دارد.
- انحراف ظرفیت سربار: که حجم مبنای واقعی مثلا ساعت کار مستقیم با حجم مبنای برآوردی برای تعیین نرخ جذب سربار متفاوت باشد.
ثبت بستن سربار ساخت جذب شده
حساب سربار جذب شده ****.
حساب کنترل سربار ساخت ****.
ثبت بستن حساب حساب کنترل سربار ساخت
پس از بستن حساب سربار جذب شده، حساب کنترل سربار ساخت ماندهگیری میشود:
- در صورتی که مانده این حساب بستانکار باشد، نشاندهنده اضافه جذب سربار است که در این صورت کنترل سربار ساخت بدهکار و در مقابل حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته بستانکار میشود.
- در صورتی که مانده حساب کنترل ساخت بدهکار شود، نشاندهنده کسر جذب سربار است که در این صورت حساب کنترل سربار ساخت بستانکار و در مقابل بهای تمام شده کالای فروش رفته بدهکار میشود.
مثال محاسبه نرخ جذب سربار در حسابداری صنعتی
اطلاعات شرکت گلسان به صورت زیر است. میخواهیم نرخ جذب سربار و اضافه یا کسر سربار این شرکت را محاسبه کنیم:
سربار برآوردی دایره 1: 8،500،000 ریال.
سربار برآوردی دایره 2: 9،000،000 ریال.
ساعت کار مستقیم برآوردی دایره 1: 200 ساعت.
ساعت کار ماشین آلات برآوردی دایره2: 150 ساعت.
ساخت سفارش 1 در دایره تولیدی1: با 50 ساعت کار واقعی.
ساخت سفارش 2 در دایره تولیدی2: با 40 ساعت کار واقعی.
هزینههای سربار واقعی سفارش 1، شامل مواد غیرمستقیم، هزینه استهلاک ماشین آلات، برق مصرفی و بیمه سهم کارفرما، 2،000،000 ریال.
هزینههای سربار واقعی سفارش 2، 3،500،000 ریال.
مبنای برآوردی / هزینه سربار برآوردی = نرخ جذب سربار.
42،500 = 200 / 8،500،000 = نرخ جذب سربار دایره 1.
60،000 = 150 / 9،000،000 = نرخ جذب سربار دایره 2.
نرخ جذب سربار * مبنای واقعی = سربار جذب شده.
2،125،000 =42،500 * 50 = سربار جذب شده دایره 1.
2،400،000= 60،000 * 40 = سربار جذب شده دایره 2.
در دایره 1، هزینه واقعی سربار از سربار جذب شده کمتر است، بنابراین اضافه جذب سربار و دایره 2، هزینه واقعی سربار از سربار جذب شده بیشتر است بنابراین کسر جذب سربار وجود دارد.
هزینه سربار جذب نشده
هزینههایی که جز قیمت تمام شده محصولات تولید شده حساب نمیشوند و به عنوان بخشی از هزینههای عملیاتی در یک سازمان یا شرکت شناخته میشوند را هزینه سربار جذب نشده میگویند.
سربار جذب نشده در تولید محصولات، به سربار ثابت مربوط میشود و شامل هزینههای سربار متغیر نمیباشد. در واقع سربار جذب نشده در تولید با میزان ظرفیت استفاده شده ارتباط دارد.
نتیجه
باتوجهبه مطالب فوق، هزینههای سربار یا نرخ جذب سربار از مهمترین عوامل مؤثر بر بهای تمام شده است و محاسبه آن در سازمانها و مؤسسات در دورههای مالی مختلف اهمیت بسیار زیادی دارد. درک این مفهوم و بهکارگیری آن در صورت لزوم به پیشبرد اهداف سازمانی کمک شایانی میکند.